سایناساینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

ساینا , عسل مامان و بابا

انگشت شست

سلام گلپری خانم امروز با هم دیگه رفتیم خونه خاله پریسا و کلی بازی کردیم و بعدش پیتزا سفارش دادیم و منتظر پیتزا بودیم که یه دفعه صدای جیغ شما بلند شد و ... وااااااااااااای مامی انگت شستت را کرده بودی توی بلندر و انگشتت اساسی بریده بود زنگ زدیم 911 و تا اونا بیان همه جا خون شده بود و دست مامان پر شده بود از لخته خون رفتیم اورژانس و دست شما را می خواستن بخیه بزنن چون کوچولو بودین واستون با چسب مایع چسبوندنش و برگشتیم خونه الانم ایبوپروفن خوردی و خوابیدی خدا خیلی بهمون رحم کرد که انگشتت قطع نشده بود مامانی عاشفتم فندق مامان   ...
21 اسفند 1391

سلاااااااااااااااام عشق مامان

بالاخره طلسم شکست و ما برگشتیم واسه نوشتن دوباره سلااام گل همیشه بهار مامان عسل خانم مامان  الان دیگه ۲ تا عسل دون تو خونه داریم ساینا و سایا حسابی‌ خونه به به شده شما که تا آبجی‌ را میبینی‌ میدویی و حسابی‌ لبش را ماچ مالی میکنی‌ و واسش لالایی میگی‌ اسم خودت ناینا شده و اسم سایا شده نانا جیگر مامان این مدت همش دکتر بعضی‌ بود مامان واسه ۶ هفته ازت دور شده بود ولی‌ الان دارم تلافی همه اون روزا را در میارم همه چی‌ واسه مامان یه ذره سخت شده و متاسفانه دچار افسردگی بعد از بارداری هم شدم اما به خاطره خنده‌ها‌ی زیبای شما دوباره سر پا ...
15 اسفند 1391
1